سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----4859---
بازدید امروز: ----1-----
بازدید دیروز: ----1-----
کاروان عشق

 

نویسنده: منتظر یار
چهارشنبه 88/5/7 ساعت 10:53 عصر


روزی که مسیر آمدنت را گل باران می کنند ، ممکن است من نباشم ، ولی داستان عاشقی مرا برایت خواهند گفت .

خواهند گفت که عاشقی داشتی گنهکار....روسیاه....منتظر


دوست دارم آنروز که می آیی سراغ مرا بگیری ؟


چقدر آرزو داشتم وقتی که می آمدی روضه بی دستی ابالفضل را برایت می
خوندم ، اون وقت زانو به بغل می گرفتی و می گریستی و ما برای زانو به بغل
گرفتنت می مردیم .


می دونم منو دوست داری ...می دونم، دست دعای تو منو سر پا نگه داشته
، همه را می دونم. حتی می دونم دلت برامون تنگ شده ، اومدنت هم که دست
خودت نیست ! گریه نکن ! کسی نیست درد تو را بفهمد ؟ خسته شده ای؟ نگران
نباش ما منتظر می مانیم تا بیایی ، نمی گذاریم ذره ای احساس غربت کنی ، به
شما قول می دهم مجالس شما را روز به روز گرمتر به پا کنیم ، نگران نباش
آنقدر دعا می کنیم تا بیایی .


فدای تو شوم ! در این روزها همه می خندند و تو اشک میریزی آقا ، دلم
خیلی برایت بهانه می گیره ، هرچه به نیمه شعبان نزدیک تر می شویم بیشتر
بهانه می گیره ، نگذار بالای سنگ قبرم بنویسند ؛جوان ناکام !!


رخ باز کن ، اینجا همه دلتنگ تواند .


نازنین ؛ اگر جویای احوال عاشقانت هستی ، همه خوبیم ، ملالی نیست جز دوری شما نور چشم عزیزمان !



مهدی بیا....

اولین پستم رو با تو شروع کردم یوسف زهرا...مددی






هرغروب جمعه دل خراب است

    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • مهمونی خدا
    کاروان عشق نزدیک است

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • آوای آشنا

  •